خانه / اخبار / اجتماعی / گزارش کوتاه از کارگاه آقایان بصیر، از مسئولان هیچ چیز نمی خواهم!

گزارش کوتاه از کارگاه آقایان بصیر، از مسئولان هیچ چیز نمی خواهم!

بازدید: 151

از مسئولان هیچ چیز نمی خواهم! مطمئن باشید یک نابینا هم می تواند دست در جیب خود بکند.

می گفت نابینا که باشی و چشمت دنیا را نبیند، چشم دلت بینا می شود ، گویی خدا را بیشتر احساس می کنی ، لحظه هایت خدایی می شود و شاید دیگران تو را ناتوانی بیش فرض نکنند اما با نوک انگشتانت می توانی دنیا را زیباتر از آدم های بینا ببینی که هر روز بی تفاوت از کنار زیبایی های خدا رد می شوند.

گروه اجتماعی آناج: هر روز خورشید طلوع و غروب می کند، به جای اینکه نگاهی به آسمان بندازیم و اندکی در افق خیره شویم و زیبایی های خدا را ببینیم درگیر در مرداب مشکلات زندگی صبح را شب می کنیم و همانند یک ربات نفس می کشیم.

هستند انسان هایی که با دیدگانشان دنیا را نظاره نمی کنند، اما هر سپیده دم دست در دست نسیم می نهند و نفس معطر زمین سبز را بو می کشند و در این دنیا عاشقانه زندگی می کنند.

دو سال است که با موسسه فرهنگی هنری نابینایان بصیر آذربایجان شرقی آشنا شده ام، برای یکبار و به طور اتفاقی به آنجا رفتم، خیابان امام خمینی(ره)- ایستگاه بالاحمام- روبروی ساختمان کاچیران- جنب چاپ ناصر؛ همان یکبار کافی است که از این مکان باصفا دل نکنی…البته منظورم از باصفا انسان هایش است…فضای صفا و صمیمیت، شور و نشاط در این جا موج می زند…

کودکان، دختران و پسران نابینا و کم بینا از هر شهر استان به این موسسه برای شرکت در کلاس های آموزشی موسیقی، زبان انگلیسی، عربی، هنری و غیره می آیند..

موسسه ای که هنوز سرپاست

علی رغم مشکلات فراوان، این موسسه با همدلی اعضاء پا بر جاست، مامنی است برای روشندلانی که امید به زندگی در قلبشان هر روز بیشتر می شود.

چشمم به پسر جوانی می افتد که آثار هنری زیبایی را به دست گرفته است، از پله ها بالا می رود، امروز قرار است، نتیجه کارش را که حاصل دو سه ماه آموزش استاد است، به وی نشان دهد…دستی به سبدی که تازه بافته می کشد، با حس رضایت سمت کارگاه می رود.

سبدهای زیبایش توجهم را جلب می کند، نزدیک می شوم و با وی گفتگو می کنم، می گوید: هادی حیدری شاملو هستم.متولد ۷۴٫ تا ۱۶ سالگی کم بینا بودم، سه چهار سال است نابینای مطلق شدم.

دستی به موهایش می کشد و می گوید: خواهر کوچکم مثل من است ولی خواهر بزرگترم مشکلی ندارد.سه سال پیش پدرم را از دست دادم.به عنوان نابینا از زمستان ۸۸ در خدمت موسسه هستم. پیگیری اهداف موسسه و کمک به افراد نابینا را یکی از وظایفی برای خود انتخاب کردم در نخستین مرحله در کلاس های آموزشی این موسسه شرکت کردم و اکنون نیز به سایر افراد کمک می کنم.

حقوق می خوانم

از تحصیلاتش می پرسم، لبخندی می زند و  سرش را به سمتی که صدایم را می شنود بر می گرداند و می گوید: رتبه زیر هزار آوردم  و اکنون در دانشگاه تبریز حقوق می خوانم، البته در اکثر ورزش ها سررشته ای دارم، ولی متاسفانه حرفه ای ادامه ندادم.

از علاقه اش به هنر و صنایع دستی اظهار می کند: از زمان دوران کودکی به نجاری علاقه داشته ام. کارگاهی در موسسه بصیر در زمینه صنابع دستی آغاز به فعالیت کرد با تلاش استاد بایرامی کارگاه آقایان راه افتاد.

ادامه می دهد: اکثرا محصولات کارگاه صنایع دستی آقایان موسسه بصیر، سبد است. با اینکه تولیدات زیادی نداریم اما به فکر برپایی نمایشگاه صنایع دستی هستیم و مقرر شده تا پایان تابستان آن را دایر کنیم.

از مسئولان هیچ چیز نمی خواهم!

وقتی در خصوص خواسته اش از مسوولان می پرسم، لبخند معناداری بر لبش می نشیند و می گوید: خواستن سخت است، اگر خودمان را جای مسوولان بگذاریم میبینیم بسیاری از خواسته ها ی ما نمی تواند در این شرایط کنونی جامعه اجرایی شود، بنابراین ترجیح می دهم چیزی نخواهم.

هادی ادامه می دهد: به دلیل اینکه موسسه بصیر نوپاست، حمایت چندانی از ما تاکنون نشده و بودجه ای دولتی هم به این موسسه اختصاص نیافته است با این حال با کارآفرینی و گستره کردن فعالیت های خودمان درآمدزایی داشته باشیم.

 

 

سری به کارگاه آموزشی صنایع دستی می زنیم، استاد به همراه شاگردانش مشغول سبد بافی است، هر کدام با شور و ذوقی در گوشه ای مشغول هستند.

فرد نابینا نباید در چهاردیواری خانه محبوس بماند

پای صحبت های استاد حسین بایرامی که برف سفید پیری روی موهایش نشسته است می نشینیم می گوید: یک فرد نابینا باید در کنار تحصیل علم، صنایع دستی و کارهای هنری هم یاد بگیرد فرد نابینا نباید در چهاردیواری خانه محبوس بماند، کار کردن برای هیچ فردی عار نیست.

می گوید: همیشه به بچه ها می گویم وقت خود را بیخود صرف نکنید. البته معتقدم که افراد نابینا می تواند در کارهای دستی موفق باشند و بهتر عمل کنند.

 

استاد از گذشته ها می گوید: وقتی ۳۰ ساله بودم بینایی خود را از دست دادم، یک زمانی هم کارمند دانشگاه علوم پزشکی بودم.

استاد بایرامی همچنان که سبدی را در دست می بافد، اظهار می کند: همیشه به کارهای هنری بخصوص صنایع دستی علاقه داشتم و سبدبافی را هم خودم یاد گرفتم و ۳۰ سال است که کارهای هنری چون کیف دستی، آویز، جای حوله ای را انجام می دهم و اکنون در این موسسه به هشت روشندل ساخت این آثار را آموزش می دهم، با اینکه آثارم فروش زیادی ندارد ولی همین که می توانم به همه ثابت کنم نابینا هم می تواند چنین هنرهایی را خلق کند، برایم یک دنیا ارزش دارد.

محمد رضا بله داری ۲۷ ساله و علی متلم پور هم دو تا از شاگردان استاد هستند که چند ماهی است در کنار استاد مشغول هستند و به دستانشان که نگاه می کنیم تند تند سبد می بافند، چنان مهارتی به خرج می دهند که شاید از عهده یک فرد بینا خارج باشد.

روح الله ساعی نائب رییس موسسه بصیراست، وی در گفت و گو با ما می گوید: هدف این موسسه برای ما تعریف شده است، مهارت آموزی با رویکرد اشتغال زایی برای افراد کم بینا و نابینا یکی از اهداف اساسی این موسسه است.

در خصوص کارگاه های آموزشی موسسه خاطرنشان می کند: کلاس های آموزش های حرفه ای هنری را برای نابینایان و کم بینایان این موسسه برگزار می کنیم، نخست در نیمه دوم سال ۸۸ کارگاه خانم ها آغاز به کار کرد و در این کارگاه کارهای هنری چون شمع های زینتی، گل های چینی و شیشیه ای، انواع عروسک ها، مروارید بافی و انواع صنایع دستی ها و غیره آموزش داده می شود البته برخی از کارها نیاز به مشارکت مربی ها هست، با برگزاری کارگاه آموزشی بانوان نابینایی که خانه نشین شده بودند به موسسه آمدند، اکنون از طریق حرفه خود درآمد کسب می کنند.

خیّر دانه درشت نداریم!

وی اعلام می کند: خیرین بصیر حمایت کلی از موسسه بصیر انجام می دهند، ولی خیر دانه درشت نداریم، مشکلات مالی و کمبود فضا مشکل همیشگی ماست.بازدهی کارگاه های ما وقتی زیاد می شود که بتوانیم مربیان مختلف در هنر های مختلف جلب کنیم.

ساعی می گوید: ما نوعی بازوی بهزیستی محسوب می شویم، ولی بهزیستی ما را فراموش کرده است چون می گویند مجوزی از سوی بهزیستی برای این موسسه صادر نشده، اگر گیر و دار بروکراسی های اداری تمام شود از بهزسیتی هم مجوز می گیریم. موسسه بصیر تنوع کاری بسیار بالایی دارد و نیاز به حمایت نهادی مثل بهزیستی دارد.

موسسه را در حالی ترک می کنم که به آینده روشن روشندلان این موسسه امیدوارم، امیدوارم که حتی اگر خواسته ای هم از مسئولان بینا ندارند، مسئولان در مورد این قشر از جامعه کم لطفی نکنند و تنهایشان نگذارند.

فضای موسسه به قدری گیرایی خود را دارد که منِ خبرنگار با کلی دغدغه رسانه ای را تشویق به حضور مستمر در آنجا می کند تا ملزم باشم در کنار همه دغدغه های کاری با حضور در جمع افراد باصفای آناج حال دلم را بهتر از اینی که هست بکنم.

منبع : خبرگزاری آناج

درباره ی zahrabi

همچنین ببینید

گزارش تصویری از پایان سومین دوره رایانه کار درجه ۲

بازدید: 176گزارش تصویری از پایان سومین دوره رایانه کار درجه ۲

گرامیداشت روز جهانی عصای سفید ( روز نابینایان) در فرودگاه تبریز

بازدید: 200گرامیداشت روز جهانی عصای سفید ( روز نابینایان) در فرودگاه تبریز

۳ دیدگاه

  1. گزارش بسیار جالبی بود. من از تهیه کننده این گزارش تشکر می کنم و تقاضا دارم سایر فعالیتهای موسسه را هم برای مردم معرفی کنند.

  2. سلام ممنون از خبرگزاری آناج که فعالیتهای زحمتی یعنی سخت و حتی راحت کلی بگم همه کارهای موسسه رو پیگیری میکنند و گزارش میگیرند و همچنین شناخت افراد بینا رو نسبت به روشندلان از اینی که هست هم بیشتر میکنند, ممنون از لطفتون
    پُست پرباری بود, متشکر از دکتر ساعی و همچنین از خانم مهندس زهرابی نویسنده و منشی بزرگوار موسسه بصیر
    یا حق

  3. گزارش جالبی بود، موفقیت روز افزون اعضای محترم بصیر را از خداوند منان خواهانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شانزده − 8 =